به گزارش سینماپرس، سینمای ایران این روزها درگیر ماجراهای ریز و درشتی است که شاید در نگاه اول موضوعی هچون پرداختن به مفهوم حجاب حداقل در این مقطع زمانی در آن چندان به چشم نیاید.
با اینحال نباید فراموش کرد که در چهار دهه اخیر بحث پوشش بازیگران و حدود حجاب هنرمندان زن یکی از چالشهای تولیدات سینمایی و تلویزیونی بوده است. اگرچه تلویزیون با توجه به ساختار و ضوابط حاکم بر آن مشکلات کمتری در حوزه حجاب بازیگران سریالهای تلویزیونی و گویندگان و مجریان خود داشته است، اما درحوزه سینما و تئاتر این چالشها به شکل پررنگتری دیده میشود.
این وضعیت بهویژه از سالهای ابتدایی دهه هفتاد و همزمان با کاهش مؤلفههای نظارتی در سینما آغاز شد و در دهه ۸۰ و ۹۰ به اوج رسید.
معیارهای حجاب درگرو برداشتهای متفاوت
در این میان، برداشتهای مختلف و متناقض در بین هر دو گروه مدیران فرهنگی و فیلمسازان به پیچیدگی این قضیه افزوده است. موضوع حجاب در سینما، تئاتر و تلویزیون و بهصورت کلی هنرهای نمایشی از چند زاویه قابل بررسی است.
در بحث ترویج و تقویت حجاب با آثار نمایشی، به اندازه کافی گفته و شنیدهایم. به نظر میرسد در سالهای اخیر بیش ازآن که کفه ترویج و تقویت حجاب در این گونه آثار پررنگ باشد، در تمام این عرصهها خواسته و ناخواسته در موضع تضعیف بودهایم.
در سینما تقریباً نشانی از حجاب صحیح و اصولی و معرفی نمونههای درست با بیانی جذاب نمیبینیم. در اغلب آثار، شخصیتهای محجبه و چادری نماینده افراد منفعل، ناتوان و متعلق به طبقات پایین جامعه هستند. از سوی دیگر گاهی افراد محجبه نیز در قالب شخصیتهایی به نمایش درمیآیند که در قالبهای کلیشهای با این پوشش شناخته میشوند. چهرههایی مثل معلم، همسر یا مادر شهید، خانم جلسهای و...
اینگونه است که تصویری که امروز از زنان و دختران جامعه ما به جهان مخابره میشود نسبت چندانی با نظام فکری و پیشینه هویتی و تاریخی جمهوری اسلامی ایران ندارد. بخش عمدهای از این وضعیت ناشی از این است که به دلیل کمکاری، بیاعتقادی و یا بیتدبیری مسئولان ذیربط فرهنگی و هنری ما از اصل اساسی اسلام که حفظ حجاب است منحرف شده و روز بهروز بیشتر از این مسیر اساسی دورتر میشویم.
یکی از نکات قابلتوجه در این زمینه، تفاوت معیارهای حفظ حجاب در قالبهای مختلف ارائه آثار نمایشی در کشور است.
درحالیکه یک بازیگر خانم در یک سریال تلویزیونی با پوشش کامل نقشآفرینی میکند، اما همان بازیگر در یک سریال نمایش خانگی و سینما با پوششی آزدانهتر بازی میکند. ضمن این که حدود پوشش و رعایت مواردی مانند ارتباط با نامحرم و... در حوزه تئاتر نیز مرزهایی به مراتب کم رنگتر از سینما و شبکه نمایش خانگی دارد. درنتیجه، مخاطبان و به ویژه دختران جوان و نوجوان با دیدن این تناقض و تغییر معیارها بیش از پیش نسبت به کارکردهای مثبت حجاب و چرایی آن بیتفاوت میشوند.
بیسلیقگی در نمایش درست افراد محجبه
در گام بعدی، این آشفتگی در تعیین معیارهای پوش استاندارد، در روابط بین شخصیت ها نیز دیده میشود. روندی که در بلندمدت به لوثشدن استفاده از حجاب میانجامد. گاهی در برخی فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی شاهد هستیم که مثلاً خانم خانه در داخل منزل کنار محارم خود همان حجاب کامل (چادر) را دارد. درحالی که لزوماً در این گونه موقعیتها نیاز به استفاده از چادر نیست و پوشش شرعی و رعایت ضوابط تلویزیونی کفایت میکند.
*آنا
این معیارهای متفاوت و سلیقهای باعث شده تا مفهوم حجاب در آثار نمایشی تنها در حد یک ضابطه الزامآور درنظر گرفته شود و نه سازندگان اثر و نه بازیگران درپی تبیین درست آن در کارهای خود نباشند. سخن در این زمینه بسیار است.
ارسال نظر